922 + breakfast with Reza OnsorSayyar in Boushehr + they planted Hara + to Shiraz + StepN

avatar

prof_image_85582577.png
navidjahanshahi just finished a 4.28km run, that lasted for 41 minutes.
This run helped navidjahanshahi burn 339.0 calories.


Description from Strava: خیلی سبک سفر کردم، نه؟! باید برسونم‌ش به یه مسواک! یه دوست کوچ‌سرفینگ پیدا کردم که نتونست واسه محل خواب میزبان‌م بشه امااا، خیلی میزبان خوبی بود!

بهم گفت صب اگه نمی‌خوای زود بری تا صبحونه رو باهم بخوریم. منم به کله قبول کردم. ولی راضی نبودم از کارش مرخصی بگیره بخدا! اتاق رو تحویل دادم، دم نهنگ رو جا گذاشتم! رفتیم ساحل. گفت هر سال باد لـِـیمِر میاد هوا از تابستون به پاییز تغییر می‌کنه و خوب میشه. مثل پریروز.

یه آش برام آورد نسبتاً بوشهری، البته من دقیقاً نفهمیدم چی‌ش بوشهریه! اون گفت همه‌چی‌شو چرخ می‌کنن، البته از نظر طعمی هم غیر از تندی یه سبزی توش داشت که مزه‌شو خاص می‌کرد. خیلی گپ زدیم و من احساس می‌کنم چون فهمید دونده هستم امروز پیشنهاد صبحونه داد!

آخه پارسال در روز هجده اسفند - که روز بوشهره - دور بوشهر دوعیده، سی کیلومتر. لاله‌زار و هزار هم اومده. دیگه رفتیم محل استارت‌شو نشونم داد و یهویی گفت بریم محل کاشت حرا رو هم ببینیم؟! و زنگ زد به کی؟! به برادران بالِف!

واقعاً عجیب بود، آخه هفته‌ی پیش متوجه شدم برادران بالِف یه فیلم مستند ساختن از کشتی رافائل بوشهر و توی بوشهرِ قِشنگ اکران شد با حضور بزرگان هنر بوشهر و اینکه الان پشت تلفن رضا عنصریاسر بود برق از سرم پروند. اسم دوست‌م رو نگفته بود؟! عجب گرفتاری شدیما!

خلاصه یه موسسه محیط زیستی هست به نام سیاره‌ای زیبا. ده سالی هست که دارن حرا می‌کارن. رفتیم و دیدیم و توضیحات خیلی جالبی داد، البته برای من جالب بود، برای شما جالب نیست! اینا با توجه به جزر و مد، وقتی آب پایینه میرم نهال رو فرو می‌کنن توی ساحل. بعد آب میاد بالا، درخت آب شور رو تصفیه می‌کنه و مصرف می‌کنه، نمک رو هم از برگ‌ش میده بیرون، البته ما هم توی دوعیدن همین‌ کارو می‌کنیم!

ریشه‌هاش هم همین سیخ‌سیخاست که از زمین زده بیرون، باهاشون نفس می‌کشه. بذرش هم همین سبز روشنه‌ست، از شاخه درمیاد باد می‌زنن می‌نداژه پایین، توی آب پوست‌ش شل میشه، مالیده میشه به زمین و پوست‌ش میره و میشه سبز تیره و آماده‌ی کاشت، بعله، دو مدل میشه کاشت یکی نهال، یکی بذر.

اگه بذر فاسد بشه سیاه میشه. اینا بذر رو می‌برن بیست و چهار ساعت می‌خیسونن، پوست‌ش رو یواش می‌کنن و توی خاک می‌کارن تا نهال بشه. با آب شیرین زودتر رشد می‌کنه. بعد اگه خاک خوبی باشه و نپاشه، پلاستیک دورش رو یواش درمیارن و می‌کارن. اگه نه مجبورن با پلاستیک بکارن. اگه عقب تر از خطبه‌های ساحل بکار کم آب می‌خورن و خشک میشن. معروفه که آقایون مسئول در کاشت‌های نمادین‌شون با پلاستیک و عقب می‌کارن که گِلی نشن و اصلا رشد نمی‌کنه! چه کاریه؟!

دیگه آقای بالِف مدرسه بود، منم وقت نداشتم، نتونستم ببینم‌ش، ایشالا یه بار دیگه بیام حضوری حرا بکارم در جوار رضا و رامتین و رشاد. سه تا ر!

جای بند شور بگو دیگه امروز شروع کرد به درد، البته یه درد خوشمزه! ممنونم از رضا جان که اجازه داد خودم پیاده تا ترمینال بیام. منم تا رسیدم پریدم توی دست‌شویی. این چه عادتیه که اول صبح یک و نیم لیتر آب می‌خورم! توی ترمینال هم خوشبختانه برق نرفته بود ولی متأسفانه بلیط نبود، یعنی از نه تا سه باید صبر می‌کردم ولی خوشبختانه به اونجاها نرسید!

حقیقت رو پذیرفته بودم و در مقام تسلیم، یهو یکی داد زد شیراز جا نمونی! من بودو بودو رفتم و فهمیدم یه اتوبوسی هست که هیچ‌جا اسم‌ش نیومده ولی جا نداره، ولی جا هم داشت! آدم سر از کار این اتوبوس‌ها در نمیاره!

خلاصه با یه وضع قاچاقچی طور پول رو به حساب یه آقایی کارت به کارت کردم و سوار شدم! تاااا شیراز. آره، فعلاً تا شیراز!
Strava2hive


If you would like to check out this activity on strava you can see it here:
https://www.strava.com/activities/12748234944

About the Athlete: **

image_12748234944.png

footer_image_12748234944.png

This is an automated post by @strava2hive and is currently in BETA.

If you would like to know more about the @strava2hive service, you can checkout our Frequently Asked Questions.



1 comments